۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

love is !!

عشق...
        يعني  قدم زدن  زیر ِ بارون  با  او .
تو...
       چتر بشي !
 او ...
       هيچ وقت نفهمه كه چرا خيس نشد !

فقط همین!!

۹ نظر:

خانم هويج گفت...

من از دوست داشتن لحظه هايي را ميخواستم كه مرا به نام ميخواندي...

خانم هويج گفت...

سوژه جون دلم واسه جوجه خون بود،با هويجم كه قهرم، اينم نوشتي اشكم سرازير شد

ناشناس گفت...

هوم. ینی وقتی حرف میزنه همه‌ش نیگاش کنی

ماهی تنگ بلور گفت...

عشق ......نمک رو زخم میپاشی دختر

ققنوس گفت...

عشق... فوق العاده ترين موهبتيه كه در وجو انسانه...عشق واقعي به هر فردي ، ياعث تعالي خود و اون شخص مي شه.
افسوس كه بعضي ها نمي فهمن...هر چقدر كه بيشتر بهشون عشق بورزي ، فكر مي كنن كه تو كودني ...چون خودشون آدمايي هستن كه كارشون تجارت دله..

O2 گفت...

این دیگه خیلی عشقولانه است D:

baghetamasha.persianblog.ir گفت...

این که اسمش عشق نیست دل سپردن به یه موجود نفهمه .اسمش رو میزاریم غشق محض دل خوشی

خانم هويج گفت...

شرمنده كه اهنگي گذاشتم كه با گوش دادنش دلت گرفت. جدا نميخواستم اينجوري شه. چون خودم خيلي لذت برده بودم گفتم به دوستام هم بدم.

خانم هويج گفت...

سوژه جون بردمش اورولوژ. فعلا كه بايد دنبال سونو و اينا باشيم. بديش اينه كه مامان بعد عملش چون كليه ش رو از دست داده از دكتر رفتن بيزاره. اما انشالا كه چيزي نيس. مرسي به هر حال