" نيما 10تراش داشت . 8 تاي آن را به خواهرش داد. حالا حسن چند تا مداد دارد؟ "
حلش كردي؟ نميشه ؟ ميخندي؟
وقتي ساعت شش صبح بيدارميشي و توي يه لووپ ( do ...while ) شروع ميكني به چرخيدن : تا ساعت 4 اداره ، بعدم كلاس زبان بچه ، خريد سبزي و خوراكي، آشپزي و شام شب و چك درساي اون يكي بچه ، خروجيش همين مسئله ميشه كه ساعت هشت و نيم شب تو آزمون بيست سوالي دُنبه رو ميز آشپزخونه وسط آبكش كردن چلو طرح ميكني .
اما نتيجه اخلاقي آخرش داد و بيداد دُنبه اس كه :" اصلا نميخوام تو آزمون طرح كني . هيچي بلد نيستي."
بعدم دست بدامن باباجون هميشه غايب بشه وجناب سلطان هم تلفني (اصولا ريموت هستن ايشون) با كلي پرستيژ وافه ي با سوادي براش با آب و تاب مسئله طرح كنه .
و خوب اين ديگه تكميلش ميكنه كه دُنبه براي دلجويي ازت ببوستت و بگه :" اشكالي نداره. همه كه نبايد با سواد باشن!!! "
هنوزم ميخندي؟ آرزو ميكنم به اين روز برسي تا اندازه ي خنده دستت بياد.هرچند اگه از جنس لطيف مذكر هستي ، عمرا به اين روز بيفتي.
توضيح نوشت: دُنبه اسم ديگه ي پسره اس. كه تا بدنيا اومد خواهره گذاشت روش. اون موقع نرم و تپلي بود. الان واقعا هيچ شباهتي به دنبه نداره . نه سفيده ونه چاق و نه نرم. لاغر و يه كم سبزه . از وقتي خودش صاحب نظر شد صدا زدن با اين اسمو قدغن كرد.اين سالهاي آخر اين اسم به عنوان يه فحش ناموسي مواقع دعوا براي خواهره خيلي كاربرد داره.
فقط همين !!
۱۲ نظر:
واقعا ها!
مگه همه بايد باسواد باشن؟
اين بچه ت يه نابغه ي كوچولوي بامزه س.
برادرزاده من از من که ریاضی خوندم توقع دارم بازی آتلاین کامپیوتری براش بیارم از خواهرم که کامپیوتر خونده توقع داره براش داستان و شعر بخونه از مادرش که حسابداری خونده توقع داره در ریاضی و مشقش کمکش کنه.
بعد هر دفع که از یکیمون توقع داره در یکی از کارای بالا کمکش کنیم مثلا به من میگه تو که ریاضی بلد نیستی فقط مامانم بلده یا به خواهرم میگه تو که کامپیوتر بلد نیستی فقط عمه ام بلده. یا به مامانش میگه تو که کتاب خوندن بلد نیستی فقط عمه بلده.
اما همین شیرینیشه! و باعث خنده!
جالب بود . حالم هم خوبه . اینترنتمون قطع شد و موندیم توی بی خبری . ببخشید .
اصفهانیه 25 تومانی تو دستش عرق می كنه، می گه هرچی گریه كنی خرجت نمی كنم
من شما رو لینک کردم لطفا شما هم منو لینک کنید خوشحال میشم بیای
هووم؟!!بعد اینا میخوان اسلامو بکنن تو حلق این نسل!!!فک کن!!!بشهتو جهنمو چه جوری میکنن تو کله ی اینا؟
به عنوان نماینده جنس لطیف ذکور
عذرخواهی می کنم
بابت دایم الریموت بودنمان
سلام سوژه ي عزيز ...
از زبان يك مادر بسيار خوب ، نوشتارتون عالي پرداخت شده بود ... آفرين بر شما گرامي .من هميشه از خواندنشون لذت مي برم.
همیشه مطالبت خوندنیه سوژه عزیز ! همیشه !
چه ناز..... حالا خواهرش از روی محبت این اسم را براش گذاشته بود یا حسادت :)
حسن 3 تا دفتر دارد
بچه ها رو سیکل گرفتن بذار بازار کار کنن. 18 ساله صاحب همه چی میشن . درس میخوان چیکار
گربه تنها: از روي عشق اين اسمو انتخاب كرده بود.اين دوتا عاشق همن.
خيلي خيلي خنديدم...ايولله...عجب اسمهاي بانمكي ميزاريد...شما مرفه بي درديد بچه اسمش ميشه دنبه...ما احتمالن اسم بچمون ميشه پوس گوجه!
ارسال یک نظر