اگر چه دوست به چیزی نمیخرد ما را ، به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست.
من از دوست داشتن لحظه هايي را ميخواستم كه مرا به نام ميخواندي...
سوژه جون دلم واسه جوجه خون بود،با هويجم كه قهرم، اينم نوشتي اشكم سرازير شد
هوم. ینی وقتی حرف میزنه همهش نیگاش کنی
عشق ......نمک رو زخم میپاشی دختر
عشق... فوق العاده ترين موهبتيه كه در وجو انسانه...عشق واقعي به هر فردي ، ياعث تعالي خود و اون شخص مي شه.افسوس كه بعضي ها نمي فهمن...هر چقدر كه بيشتر بهشون عشق بورزي ، فكر مي كنن كه تو كودني ...چون خودشون آدمايي هستن كه كارشون تجارت دله..
این دیگه خیلی عشقولانه است D:
این که اسمش عشق نیست دل سپردن به یه موجود نفهمه .اسمش رو میزاریم غشق محض دل خوشی
شرمنده كه اهنگي گذاشتم كه با گوش دادنش دلت گرفت. جدا نميخواستم اينجوري شه. چون خودم خيلي لذت برده بودم گفتم به دوستام هم بدم.
سوژه جون بردمش اورولوژ. فعلا كه بايد دنبال سونو و اينا باشيم. بديش اينه كه مامان بعد عملش چون كليه ش رو از دست داده از دكتر رفتن بيزاره. اما انشالا كه چيزي نيس. مرسي به هر حال
ارسال یک نظر
۹ نظر:
من از دوست داشتن لحظه هايي را ميخواستم كه مرا به نام ميخواندي...
سوژه جون دلم واسه جوجه خون بود،با هويجم كه قهرم، اينم نوشتي اشكم سرازير شد
هوم. ینی وقتی حرف میزنه همهش نیگاش کنی
عشق ......نمک رو زخم میپاشی دختر
عشق... فوق العاده ترين موهبتيه كه در وجو انسانه...عشق واقعي به هر فردي ، ياعث تعالي خود و اون شخص مي شه.
افسوس كه بعضي ها نمي فهمن...هر چقدر كه بيشتر بهشون عشق بورزي ، فكر مي كنن كه تو كودني ...چون خودشون آدمايي هستن كه كارشون تجارت دله..
این دیگه خیلی عشقولانه است D:
این که اسمش عشق نیست دل سپردن به یه موجود نفهمه .اسمش رو میزاریم غشق محض دل خوشی
شرمنده كه اهنگي گذاشتم كه با گوش دادنش دلت گرفت. جدا نميخواستم اينجوري شه. چون خودم خيلي لذت برده بودم گفتم به دوستام هم بدم.
سوژه جون بردمش اورولوژ. فعلا كه بايد دنبال سونو و اينا باشيم. بديش اينه كه مامان بعد عملش چون كليه ش رو از دست داده از دكتر رفتن بيزاره. اما انشالا كه چيزي نيس. مرسي به هر حال
ارسال یک نظر