۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

مسئله اين است !

دختره : مامان من تصميم خودمو گرفتم. ميخوام  وقتي بزرگ شدم،توي  دانشگاه نجوم امريكا درس بخونم . ( بعد از كمي مكث)   همچين دانشگاهي اونجا هست؟
مامانه: دانشگاهشو مطمئن نيستم. اما يه سازمان فضايي به نام ناسا هست كه در همين مورد  فعاليت ميكنه. ولي فكر كنم همينجام اگه بخواي ميتوني خوب درس بخوني و ادامه تحصيل بدي.
دختره:  مامان چي داري ميگي؟  مگه نديدي امسال رتبه خاله رو فروختن؟( رتبه هاي آزمون رزيدنتي) يادت رفت چقدر درس خونده بود؟ يا دايي رو چي ؟ چند سال پيش كه  مصاحبه اش رو فروختن؟( داييه تو آزمون دكترا قبول شد. توي مصاحبه ردش كردن. يه سفارشي فرماندارو قبول كردن ) يادت رفته كه چقد ناراحت بود. من  نميتونم بذارم با منم اينكارا رو بكنن!!
مامانه: اوهوم!!
مادربزرگه:( شاكي خطاب به مامانه) اينقدر ذهن بچه هارو درگير ِمسائل بزرگترا نكنيد. اينا فردا نميتونن اينجا زندگي كنن. خودشون اذيت ميشن.
دختره: واي  مادرجون ! نميشه كه  من نفهم بمونم تا بتونم زندگي كنم !!
مادربزرگه: اتفاقا براي اينكه بتوني اينجا زندگي  كني لازمه كه نفهم باشي.

مامانه: سكوت  و حيران در اين پرسش  كه " فهميدن يا نفهميدن " مسئله اينست!! و دل نگران از  اينكه كودكان اين سرزمين از يازده سالگي با  فكر ِ جلاي اين خاك ماتمزده  مي رويند.


فقط همين!!

۸ نظر:

ققنوس گفت...

فهميدن اين كه بايد نفهم باشي تا راحتتر زندگي كني ، بزرگترين عذابيه كه هر انساني مي تونه تحمل كنه. نكته ي بسيار خوبي بود

گلچهره گفت...

مامان بزرگه راست میگه.اینطوری شاید دیگران از نفهمی بقیه اذیت بشن اما هرچی هست خود اون طرف خوشی میکنه واسه خودش.

نشخوارهای فکری من گفت...

سلام
یه زمانی خیلی تعصب داشتم به اینکه حتما در کشور خودم باشم و به کشورم خدمت کنم
اما الان نظرم عوض شده
چون میبینم با این اوصاف تقریبا 100 سال طول می کشه تا این مملکت یه خورده درست بشه
از طرفی هم نمیدونم میتونم اون ور دووم بیارم یا نه
به هر حال موندیم در برزخ
نه که گرین کارنمون اماده است و نمیریم
توهم بر جوانان عیب نیست

ماه ی تنگ بلور گفت...

فقط که درس نیست کلا همه ی زندگ یاینجا فروخته شده

ماه ی تنگ بلور گفت...

فقط که درس نیست کلا همه ی زندگ یاینجا فروخته شده

خانم هويج گفت...

دقيقا بايد نفهم باشي. چون اگه يه كم بفهمي ميبيني كه هيچ كاري نميتوني بكني و فقط مجبوري حرص بخوري از اينكه اين همه دور از جونتون خر فرضمون ميكنن!

طلوع گفت...

من یه همکلاسی دارم که خیلی نایسه و از این جامعه و دولت نهایت لذت رو می بره واسه اینکه تو خونشون مامی و ددیش حتی نمی ذارن اسمی از اخبار بیاد چه برسه که گوش بدن یا دنبال کنن.اما به نظر من روزی خواهد آمد کع همه ما ناچار به انتخاب هستیم اون روز نفهم بودن خودمون یا بقیه به ضضرمون خواهد بود.

طلوع گفت...

من یه همکلاسی دارم که خیلی نایسه و از این جامعه و دولت نهایت لذت رو می بره واسه اینکه تو خونشون مامی و ددیش حتی نمی ذارن اسمی از اخبار بیاد چه برسه که گوش بدن یا دنبال کنن.اما به نظر من روزی خواهد آمد کع همه ما ناچار به انتخاب هستیم اون روز نفهم بودن خودمون یا بقیه به ضضرمون خواهد بود.