بعضي وقتا دلــم ميخواد فيلم زندگيم رو بازنويسي كنم. يه جاهايشو پاك كنم و ازنو بنويسم!
يه آدمايي رو حذف كنم و برعكس يه آدمايي رو سفت بچسبم كه از زندگيم به اين راحتي نرن. يه جاهايي يه كارايي رو نكنم و بعضي جاها يه كارايي رو بكنم كه در لحظه ي خودش يا جراتشو نداشتم يا لجبازي كردم يا بدتر از همه دست روي دست گذاشتم..حرفايي كه بايد زده ميشد ونزدم، لبخندهايي كه نبايد قايمشون ميكردم ،احساساتي كه نديد گرفتمشون ، يا .....
گاهي دلم يه تغيير اساسي تو فيلمنامه زندگيم ميخواد.
احيانا كسي جايي يه ماشين زمان سراغ نداره؟!پي نوشت1: من آدم حسرت خوري نيستم اما اين بعضي وقتا ، گاهي سراغم مياد.
فقط همين!!
۱۰ نظر:
تبریک تبریک واسه امار وبلاگت . اگر یه ماشین زمان پیدا کردی حتی اگه معاینه فنی هم نداشت من خریدارم
تبریک تبریک واسه امار وبلاگت . اگر یه ماشین زمان پیدا کردی حتی اگه معاینه فنی هم نداشت من خریدارم
سلام عزيز خوبيد؟مطالبتون زيباست...
اگه پيدا كردي توروخدا به منم قرض بده كه بد جوري بهش احتياج دارم . مخصوصا اين روزا لازمه يكي رو حتما از زندگي گذشته م بندازم بيرون چون بدجوري تو حالم داره گند ميزنه
o2: مرسی دوست خوبم . ÷یدا کردم خبرت میکنم
ققنوس: خوش امدی
خانم هویج: حتما حواسم بهت هست.
چاره اینه که آدم بمیره تا از بعد جسمانیش خارج بشه اونوقت دیگه خودش میشه ماشین زمان سرخود(الیته نسخشو واسه خودم تجویز کردم) :)
مست مستور : خوش اومدی. اره اینم یه راهه اما منظورم الان که زندگیه زمینی داریم بود وگرنه اونطوری که دیگه حله!
این حسیه که در مقاطعی تقریبآ سراغ همه آدمها میاد سوژه جان. هرچند که نمیشه همه چیز گذشته رو عوض کرد اما بازنگری در خود شاید بتونه آینده رو اصلاح کنه.
you just have to reach piece with them
اگه قابل ویرایش بود...
ارسال یک نظر