۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

دنياي بي كينه ، روياي من اينه!

رويايي  دارم  من از جنس  آزادي
روياي يك رقص بي وقفه از شادي !...

فك  كن!!!    يك رقص بي وقفه از شادي
رقص باشه ،  بي وقفه باشه ، شادي هم باشه  !
 صبح اول وقت  توي راه اداره  توي ماشين، گوش ميكنم به شادمهر و ابي . وقتي طنين صداش  از قله روحم سرازير ميشه مثل آبشاري از اميد بر تك تك سلولهاي بي خاصيت شده  وجودم.و جون ميگيره احساسم و اميدهام.باز آرزو ميكنم روزهاي خوبي كه بي دغدغه مذهب و جنسيت و مليت ، تنها به اعتبار انسان بودن و درستكاري ، بشه روي اين زمين راه رفت و خزيد و نفس كشيد.
باز دل ميبندم  و اعتماد ميكنم به اين اميدها.
اميد دارم . اميد دارم .
 روياي دارم من  از جنس بيداري
 رويايي پايان اين درد تكراري!

فقط همين!!



۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

هفتاد و دو ملت ديوانه!

نميدونما !  اما تو كه علاقه به تربيت و هدايت  آفريده هاي انسانت  داشتي ،  واقعا نميشد  فقط يه پيامبر بفرستي و راه هدايت رو به همون يكي بگي  ؟ واقعا فلسفه همه كاراي عجيب غريبت يه طرف. اينم يه طرف . نه واقعا  اين چه كاريه؟ 124000 پيامبر !!!! شانس آورديم فقط اين دو سه تا آخري پيرواشون مدعين. وگرنه وضعيتمون معلوم نبود چي ميشد!
حالا اينا كتاب اونا رو آتيش ميزنن . اونا پيامبر اينا رو مسخره ميكنن . اين دسته اونا رو تروريست ميگن. اونا اينا رو نجس ميدونن...
ما كه از اول  انسان بوديم و جايزالخطا. اما شما كه خدا بودي نميشد اينطوري جفا نكني به ما؟ ميشد يه راه راست نشون بدي؟ نميشد يه مكتب بدي بيرون ؟
اينجور ميشه كه يا بايد شك كرد به  اونهمه بزرگي و خرد كه هي ازش ميگي و ميگن. يا بايد شك كرد به اون مكارهايي كه  تند تند از تنور در ميومدن و ميگفتن پيامبرن. آخه لامصب 124000 تا پيامبر؟
اينجور ميشه كه  بعد ميشه :  " گنه كرد در بلخ آهنگري  به شوشتر زدند گردن مسگري"  . اين ميشه كه يكي مياد يه فيلم ميسازه برا اون دسته. اونا هم ميان يه بيچاره ديگه  از همه جا بيخبر رو ميكشن . چرا ؟ معلوم نيست.  همينقد ميدونن كه سفير اون  بلاد كفره و دينش با اينا فرق داره.
حالم بده . حالم از اين همه دين و خداپرستي و عربده كشي بده. حالم بده.
"جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه         چون نديدند حقيقت ره افسانه زدند."
حقيقت كدام است؟

فقط همين!!